سلام .رد دلی رو که می نویسم چکیده ای از زندگی من هست.
13 سال پیش با یک نفر که هیچی نداشت و خانواده اون نیز اعتنایی بهش نداشتند ازدواج کردم اون زمان دانشجو بودم .با سختیهای زندگی (البته با کمکهای زیاد خانواده ام) جنگیدم کمکش کردم دانشگاه بره پابه پای اون اومدم من هم تحصیلاتم رو تا دکتری ادامه دادم .همراهش بودم از هر لحاظ.در چند سال اخیر اخلاق و رفتارش تغییر کرد .بداخلاقی میکنه ،احترام به من و خانوادم نمیگذاره.پیام های زیادی توی گوشیش دیدم با زنهای مطلقه و بیوه ،که میگه به خاطر موقعیت کاریشه.ولی متن پیام هاش چیز دیگه ای نشون می ده.یک بار به خواستگاری یک زن مطلقه رفت که با خبر شدم و ناراحت شد و گفت چرا خرابش کردی و ....میگه باید یک زن دیگه بگیرم و طلاقت هم نمی دم.لطفا کمکم کنید .با داشتن دو بچه ، افسردگی شدید گرفتم .خواهش می کنم.